شهید محمد رضا مهدوی
نام پدر : عباس
عضویت : وظیفه
تاریخ تولد :1345/9/9 شمسی
محل تولد: تهران
محل خدمت : دیده بانی
سن : 22
تاریخ شهادت : 1367/3/4شمسی
محل شهادت : شلمچه
تاریخ رجعت پیکر: 12-9-1381شمسی
گلزارشهدا: بهشت زهرا سلام الله علیها
قطعه 50 ردیف 52 شماره23
تهران
نهم آذر ۱۳۴۵، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش عباس، بنا و معمار بود و مادرش،بتول نام داشت. تا پایان سوم راهنمایی درس خواند. از سوی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. بیست و یکم تیر ۱۳۶۷، در پاسگاه زید عراق شهید شد.پیکر مطهر دیدبان شهید محمد رضا مهدوی بعد از 15 سال به آغوش خانوادش برگشت.
محمدرضا مهدوی در پاتک دشمن در سال ۱۳۶۷ در دیدگاه خط لشگر ۴۱ ثارالله( دیدگاه کله گاوی) تا آخرین لحظه در دیدگاه خط مقدم جانانه ایستاد و آتش توپخانه و کاتیوشا را روی نیروهای دشمن هدایت نمود. با شکستن خط خودی، مختصات خودش را جهت اجرای آتش به قرارگاه تاکتیکی داد و در همان دیدگاه آسمانی شد.
شهید مهدوی به معنای واقعی کلمه دیده بان روزهای سخت بود.
به گزارش شفاف: روزهای آخر جنگه و نیروهای بعثی آخرین زورشون رو گذاشتن تا شاید بتونن ابتکار عمل رو بدست بگیرن برای همین همزمان از چند جبهه اقدام به تک می کنه. دیدبانی که در محور شلمچه مستقره از صبح یه ریز درخواست آتیش کرده و الانم دیگه نایی براش نمونده. پشت بیسیم با صدایی خسته امّا عجول مختصاتی رو به مرکز تطبیق آتش می ده و میگه: هر چی می تونید با تمام عناصر روی این مختصات آتیش بریزید. فقط زود باشید که وقت زیادی نداریم. حلالم کنید. لحظاتی بعد تطبیق آتش خطاب به دیدبان می گه: کربلا ، کربلا، شاهد، محمد رضا! این که جای خودته! محمدرضا!؟ محمدرضا!؟



راوی: میثم نجفی
شهید محمد رضا مهدوی یادتونه / اون بسیجی جسور دیده بان توپخونه
روزای آخر جنگ تو محور شلمچه / یه کاری کرد کارستون رو معبر شلمچه
با دوربینش نگاه کرد انگار خبرایی بود / گرد و غبار و آتیش بازم کربلایی بود
دشمن بی مروت با تانکای فراوون/ زد به دل شلمچه بچه ها موندن حیرون!
با چند تا آرپی جی و کلاش و دست خالی / واستادن تا پای جون با اعتقادی عالی
وقتی که دشمن اومد خط اول و شکست / محمدرضای ما غصه تو قلبش نشست
از اول صبح یه ریزآتیش ریخته رو دشمن / همش گـولّه گرفته تو امتداد لجمن
شاهد، شاهد، کربلا، این مختصات منه/ آتیش بریز بی امون اینجا پر دشمنه
مارمیت اذرمیت اینجا عروسی داریم /نقل بریزید رو سرم تاج خروسی داریم
پشت بیسیم صدا کرد بابچه ها وداع کرد /گرای خودشو داد چه مردونه دفاع کرد