شهید جواد قاسم کاظمی
نام پدر: فیض الله
عضویت : رسمی
تاریخ تولد :15-6-1342شمسی
محل تولد : دماوند-تهران
محل خدمت : نیروی انسانی
تاریخ شهادت : 5-10-1365شمسی
محل
شهادت : شلمچه
عملیات کربلای4
گلزارشهدا : امامزاده قاسم
دماوند -تهران
پانزدهم شهریور ۱۳۴۲، در روستای دشتمزار از توابع شهرستان دماوند دیده به
جهان گشود. پدرش فیضالله و مادرش طوبا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در
رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت.
پنجم دی ۱۳۶۵، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در
امامزاده قاسم زادگاهش قرار دارد.
فرازی بر وصیت نامه شهید جواد قاسم کاظمی
با
درود و سلام بر امام امت رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری
اسلامی ایران و با درود بر یاران امام و با سلام بر تمامی شهیدان از هابیل
تا کنون شهادت راهی است. پر طوفان پر باران و پر برف راهی مشکل پر از پستی و
بلندی هائی که از آنها با زحمت آنچنانی باید گذر تا به آن دست یافت.
خدایا،
پروردگارا، آفریدگارا، معبودا، معشوق من ،بنده حقیر تو بنده گنهکارم من
خیلی گنه کرده ام. از تو خدای قادر عظیم و رحیم می خواهم که تو را به آن
مقربین درگاهت و
آن شهدا و مجروحین و به آن مخلصین له دینت قسمت می دهم که از گناهانم پاکم
سازی و مرا به کاروان شهیدان ملحق کنی.
خدایا دیگر نمی شود به محلم باز
گردم.
خدایا،
از تو می خواهم که این آخرین وصیت نامه ام باشد.
خدایا من از پدران و
مادران شهدا خجلم... و نمی توانم رویشان را بنگرم چه بسا که در رویشان
تمثال شهدایشان را می بینم. ولی
خدا نمی توانم بیش از این غم دوری این عزیزان را بکشم و باز هم روی
زمین شاهد پر پر شدن امثال این عزیزان باشم. کریما من رضایم به رضای تو هر
چه خودت خواهی آماده اجرای آن ، و ای الله با شهادت در راهت ،زندگی این حقیر
را زندگی ای جاوید گردان. آمین
پدر
و مادر خواهران برادران عزیزم سلام علیکم سلام بر روی گشاده شما که می
توانید پیام رسان ما باشید پیامی که تمام نهضت ها از آن پیامها به وجود
آمده مانند نهضتی که امام خمینی شروع کرد.
نهضتی
که از پیام شهدای پانزده خرداد 1342، و شهید مصطفی خمینی شروع شده بود.
بنده هیچ اراده ای از خود ندارم نه من بلکه شما هم از خود اراده ای ندارد.
البته در
رابطه با کار ثواب که دست خداست و همان چیزی که او بخواهد همان می شود.زمانی که می
گویند هیچ برگی از روی درختی نمی افتد مگر خدا اراده کرده باشد.پس
شما بدانید هیچ موقع نمی میرم یا شهید نمی شوم، فانی نمی گردم. مگر به اراده
خدای عز و جل، پس شما ازشهادتم زیاد از خود بی خود نشوید. خود را تحت مصیبتها
قرار دهید. اگر شهید شدم این را خوشبختی خود و هنر بحساب آورید. و اگر مردم
این را بدانید که خدا خواسته.
مرا دوست نداشته باشید،مگر
آنکه شهادت را برایم بخواهید. آیا دیده اید هیج پدر و مادری را که دوست
داشته باشند فرزند خود را در این دنیا در حال گدائی ببیند. پس شما هم
دوست نداشته باشید که بنده در آن دنیا گوشه ای ایستاده باشم تا زمان حسابم
فرا رسد و آن روز وقت آن شد که دفتر اعمالم را در دست چپم دهند ، وای بحال
آن روز، از خدا بخواهید برای هیچ مسلمانی آن روز را نیاورد و از خود هم
بخواهیم کاری که آن روز را پدید خواهد آورد انجام ندهیم.
از
هر فرصت که به دستتان آمد استقبال کنید زیرا زمانی که فرصت بخواهید دیگر
وقت آن را ندارید.
در زمان انقلاب مشتاق راهپیمائیها بودم تا شاید در این
مجامع لیاقت شهادت را داشته باشم. اما نشد و فقط حسرتش در دلم ماند.بعد از
انقلاب جنگ پیش آمد که از خدا فقط شهادت را در راهش را می خواستم و می
خواهم تا هر چه خود خواهد و از شما تنها یک دعا هنگام تشییع می خواهم بکنید
که خدایا شهادت این بنده حقیرت را در راهت قبول نما.
از
شما می خواهم امام جمعه را تنها نگذارید و پشتیبان ولایت فقیه باشید.
از
شما بسیجیان می خواهم نگذارید همچون زمان علی(ع) افرادی که از همان نهاد
تغذیه می شوند. جلوی کارهای خدا پسند شما را بگیرند و شما با اطمینان به
اینکه خدا کمکتان می نماید جلوی بی بنده و باری و فساد را بگیرید.
شما
و تنها کسانی که ادعای حزب اللهی بودن را دارید باید مبلغ باشید و امر به
معروف و نهی از منکر از یادتان نرود و نگذارید که این محل و منطقه که منور
به خون شهیدان است از بومی کند بی بنده و باری و فساد و تاریک و متعفن
گردد. از تمام افراد و آشنایان و فامیل حلالیت می طلبم.
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار/ والسلام علیکم و رحمه الله برکاته/ جواد قاسم کاظمی
چهاردهم آبان / امضاء
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران
چهاردهم آبان / امضاء