بسم الله الرحمن الرحیم
خاطره از : روح الله محمدی
موضوع: دیدگاه پالایشگاه و پترو شیمی آبادان
شنیدم بالای کتکراکر پالایشگاه آبادان اطاقکی بود که از آن بعنوان دیدگاه مخفی مشترک اطلاعات و دیدبانی استفاده میشد ولی در اثر بی احتیاطی لو رفت و عراقیها ظاهراً با گلوله مستقیم تانک منهدمش کردند.
مجدداً دیدگاه مخفی دیگری در وسط کتکراکر شبانه جانمایی و آماده سازی شد و برای اینکه این دیدگاه لو نرود، دیدبان در روز از دیدگاه خارج نمیشد و تردّد نمیکرد لذا در تاریکی صبح دو وعده غذا و آب به دیدگاه میبُرد و تا غروب دیدبانی میکرد بعد در تاریکی شب، شیفت که عوض میشد، برای استراحت پایین میآمد.
تمام بدنه این کتکراکر از آهن بود، آفتاب شدید به این آهن ها میتابید و دمای محیط گاهی به بالای ۵۳ درجه هم میرسید.
این مشکلات، قابل تحمّل بود، ولی مشکل بزرگتر این بود که حراست پالایشگاه برای ورود هر دیدبان به پالایشگاه، یک مجوز جداگانه از اهواز میخواست.
حاج قاسم تصمیم گرفت دیدگاه پالایشگاه را جمع کند و در پتروشیمی آبادان که با فاصله یک خیابان در ضلع شمالی، جدا از پالایشگاه و بدون حراست بود، از لوله های تقطیر موجود (به ارتفاع حدود ۳۰ متر و قطر حدود یک متر که به نظر میرسید دکل آمادهای هست) برای ساخت دیدگاه مخفی استفاده کند.
برای رفتن به بالای لوله بدون دیده شدن باید از داخل لوله میرفتیم. برای این کار حدود شاید ۲۰ پیچِ دریچه پایین لوله(که چندین سال باز نشده و زنگ زده بود) را در تاریکی مطلق شب با فلاکت باز کردیم، داخل لوله با صفحههای گرد دوتکه با فاصله های نیممتر، نیممتر تا بالای لوله بسته شده بود اون صفحهها را هم نیم دایره،نیم دایره یکی در میان از چپ و راست باز کردیم این کار به نظرم شاید حدود ۱۰ شب طول کشید تا به بالا رسیدیم و دیدگاه مخفی تعبیه شد و به بهره برداری رسید.
والسلام علی عبادالله الصالحین