جاودان:
سلام علیکم ورحمت الله
اولین دیدگاهی ک رفتم خندق بود۱۳۶۴/۱۲/۱۳
دیدبانان تی۶۱ محرم نیز حضور داشتند
حسن آقای نوری جمشیدی پس از ناهار شهید حسن عباسعلی شمیرانی و بنده و دو دیدبان۶۱ را با قایق از کنار جاده خندق تا پای دکل برد و برگشت.
هنگامی ک دیدبان۶۱ از دکل بالا می رفت دفترچه کد و مختصات از داخل لباسش ب پایین پرت شد و در آب افتاد شهید شمیرانی بدون فوت وقت لباسش را درآورد و ب آب زد با شنایی سریع یکی از دفترچه ها و دستور کار را از آب گرفت و بازگشت اما بلافاصله ب دنبال دیگری رفت ک متاسفانه گلوله های عراقی ب نزدیک ایشان اصابت کرد و احتمالا" موج انفجار ک در آب تشدید می شود باعث شد ایشان از ناحیه داخلی جسم مطهرش دچار موج گرفتگی شود
رفت زیر آب و دیگر خبری نشد حدود۵۰-۶۰متر شاید فاصله داشتیم با شهید
تا با تلفن قورباغه ای از بالای دکل تماس بگیریم و قایق نجات بیاید شاید ۲۰ دقیقه طول کشید بدن بی جان حسن جان از آب بیرون کشیده شد.درحالی ک پهلوی مبارکش مانند جدهءسادات کبود و ارغوانی شده بود
وقتی ب سنگر بازگشتیم و ساک شهید را باز کردیم وصیتنامه اش حاکی از عدم رضایت پخش تلاوت کلام الله مجید توسط قاری معروف(که از گفتن صدق الله العلی العظیم) ابا می کرد در حجلهءشهادت بود.
نثار روح مطهر این شهید علوی و فاطمی و نیز پدر بزرگوارشان فاتحه مع الصلوات.