کاظم
بی گمان برادر مرحوم و مغفور افشار از مدیران جهادی بود و تا آخرین توان خود بدون توجه به ملامت ملامتگران و ریزه خواران و ویژه خواران سفره انقلاب برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب به عنوان سرباز ولایت جانفشانی و فداکاری نمود روحیه کم نظیر او در غیرت نسبت به انقلاب و امام و مجاهدت در راه انقلاب و اسلام او را همچنان پنجاه و هفتی می نمود تغییرات دوران بعد در او تأثیر منفی نگذاشته بود همان فرمانده گردان یا پاسدار ساده ای بود که در ورودش به جبهه بود دو خصلت برجسته وی یکی حوصله ی عجیب در گوش دادن به اظهارات طرف مقابل و دیگری اتخاذ تصمیم و عزم جازم وی بعد از مشورت و رسیدن به اتقان بود برای انجام کار بر زمین مانده منتظر اطاله ناشی از بروکراسی نمی شد و از جان و مال و فرصت و آبروی خود برای پیشبرد کارها مایه می گذاشت و چون برخی این ویژگی ایثار گری را فراموش کرده اند او را در مظان تهمت قراردادند اما خداوند خواست او همچنان سر افراز بماند و گردی به دامن انقلابیش ننشیند شعار وی در این اواخر این بود فأذا فرغت فانصب برای انقلاب و امام راحتی و استراحت معنا ندارد همینکه کاری به انجام رسید کار دیگری را آغاز کن که راه رسیدن به خدا همین است. خداوند روحش را با رفقای شهیدش محشور نماید و او را مهمان حضرت ارباب نماید.
ایروانی
خدا رحمتش کند. یکی از فرماندهان گردان شجاع، با اخلاق و با صفای تیپ ۶۳ خاتم الانبیا(ص) بود. این اواخر برخی افراد ... تهمتهای ناروایی در محیط کار به ایشان زدند و ... چند روز قبل از اینکه به رحمت خدا برود برادر اسپرهم حکم برائت ایشان را از دادگاه گرفت و روسیاهی ماند برای ...
"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست . "
طبقه بندی موضوعی
-
همه شهدا
(۱۴۲) -
شهدای فرمانده
(۸) -
شهدا به تفکیک...
(۶) -
خاطرات همرزمان
(۱۲۰) -
شهدای دیدبان
(۱۳) -
خانواده چند شهیدی
(۹) -
شهدای مهمان
(۱۷) -
زیارت مزارشهدا
(۱۰۲) -
کلام شهدا
(۳۹) -
همپای شهدا
(۳۲) -
همرزمان شهدا
(۱۵۵) -
فیلم ونماهنگ
(۴۸) -
مجموعه عکس
(۱۸) -
شناسنامه گروه
(۹) -
آزادگان
(۳) -
کتاب
(۴)
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
-
۷ آذر ۰۴، ۱۱:۰۵ - رستم قنبریسلام منهم یکی از رزمندگان تیپ ...
-
۲۲ آبان ۰۴، ۱۳:۵۲ - تقی زارعیمردان بی ادعا دمتون گرم یادشون بخیر
-
۱۷ آبان ۰۴، ۲۳:۲۰ - اسدشهید در کنار ما شهید شدن .سلام ...
-
۱۷ آبان ۰۴، ۲۳:۰۳ - اسددراتشبار ۲ ۱۵ قائم با هم بودیم ...
-
۱۷ آبان ۰۴، ۲۲:۴۶ - اسدسلام این شهید همرزم من بود درکنار من شهید شد توپخانه القائم بودیم
-
۵ آبان ۰۴، ۱۸:۳۴ - امیر رهنماافتخار مصاحبت با همه این شهدا را ...
-
۱۳ مهر ۰۴، ۱۴:۰۸ - حسین تکلو . فرزند شهیدپدر عزیزم، ان شاءالله در جوار سیدالشهداء دعاگو ما هستی
-
۲۳ شهریور ۰۴، ۰۹:۳۰ - اکبر درویش زاهدسلام بنده هم از رزمندگانی بودم که ...
-
۱۹ شهریور ۰۴، ۱۳:۲۲ - حمید رضا صباغی نودهضمن سلاام خسته نباشیدعکس اول معرف ...
-
۳ مرداد ۰۴، ۱۴:۵۷ - سعید جابریباابراز کلی اندوه و ناباوری برای ...
رستم زدست گران جانی حسود
کاو را سخاوت دیدار من نبود
غریدم همچو رعد
تابیدم همچو برق
تا روز رفتنم از
نهضت ورود
دست حسود بسته شد و من رها شدم
همچون کبوتری
به پهنه ی این گنبد کبود
از کودکی به کوله بار و سفر خو گرفته ام
حیف است
لحظه ای نزند نبض زنده رود
سختی اسیر دست من و من اسیر عشق
فولاد باف عشق زره بافت
برگ و خود
در نرد عشق نهادم هر آنچه بود
از نقد و نسیه و دار و ندار و سود
در انتظار دیدن یار عمر سوختم
هرگاه بر لب بام آمدم
نبود
در پرتو نگاه ملیحش
سحر بخواند عبدی بیا
و
پرزدم از شوق وصل زود
یادم کنید با لب خندان و روی باز
رفتیم ما و
شمارا زما درود.