تیپ مستقل توپخانه ۶۳ خاتم الانبیاء(ص)

یادواره شهدا ، جانبازان ، آزادگان و رزمندگان

تیپ مستقل توپخانه ۶۳ خاتم الانبیاء(ص)

یادواره شهدا ، جانبازان ، آزادگان و رزمندگان

سلام خوش آمدید

حسین:
در حرم امیرالمؤمنین مشغول زیارت بودم که دیدم در کنار دستم یک برادر عراقی مشغول نماز و عبادت است و یک پایش هم مصنوعی است. خوب به برکت بلد بودن زبان عربی باب گفتگو را با او باز کردم و به او گفتم:


من: به نظرم شما در زمان جنگ ایران و عراق پایت را از دست دادی؟
عراقی: بله دقیقا
من: چه زمانی؟
عراقی: اگوست ۱۹۸۷.
من: چه جالب من هم در همان تاریخ جبهه بودم.
عراقی: شما هم سرباز بودی؟
من: سرباز که نه بسیجی بودم. یعنی نیروی داوطلب.
عراقی: آره بسیجی را شنیده بودم. خیلی خطرناک بودند.
من: کجا مجروح شدی؟
عراقی: شلمچه.
من: چه جالب. من هم دقیقا در همان تاریخ و در همان مکان بودم. ناراحت نمی‌شوی اگر یک چیزی بهت بگویم؟
عراقی: نه بفرمایید.
من: [ با کمی ترس و تردید] احتمالا با گلوله ای که من هدایت کردم شما پایت را از دست دادی. چون من در همان زمان و مکان دیدبان توپخانه بودم.
عراقی: با خنده و تعجب.  نه بابا من پایم روی مین رفت. ولی چه جالب من هم دیده بان توپخانه بودم.!
من: واقعا؟ چه حسن تصادفی. پس واجب شد یک سوال مهم از شما بپرسم که مدت‌ها ذهنم را مشغول کرده و مطمئنم شما به عنوان یک دیده‌بان می‌توانی کمک کنی.
عراقی. بفرمایید. امیدوارم بتوانم کمک کنم.
من: خیلی وقتها موقعی که عراقی‌ها با توپخانه شلیک می‌کردند، می‌دیدم که گلوله‌ها عمدتا به جاهای پرت و پلا می‌خورد و برایم سوال بود و هست که چرا گلوله‌ها به جاهایی می‌خورد که هیچ هدف خاصی وجود ندارد و تماما بیابان است. یعنی دیده‌بان عراقی کور است و یا چه؟
عراقی: درست می‌گویی. ولی دیده‌بان عراقی نه تنها کور نبود بلکه کاملا حرفه‌ای و آموزش دیده بود. ولی اقسم بالله من هرگز فرمان آتش ندادم مگر اینکه مطمئن باشم که هیچ خونی از دماغ سرباز ایرانی نریزد. من و بسیاری از امثال من بالاجبار آمده بودیم و هرگز اعتقادی به رژیم بعث نداشتیم و همیشه دل ما با برادران شیعه خودمان در ایران بود و به خاطر همین عملا تلاش می‌کردیم که باعث کشته شدن هیچ سرباز ایرانی نشویم و به خاطر همین من  شخصا گلوله‌های خودم را به سمت جاهای خالی می‌زدم.!!

۸بازدید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست . رنج چندین ساله زینب کبری علیها سلام از این قبیل است."

آخرین نظرات