تیپ مستقل توپخانه ۶۳ خاتم الانبیاء(ص)

یادواره شهدا ، جانبازان ، آزادگان و رزمندگان

تیپ مستقل توپخانه ۶۳ خاتم الانبیاء(ص)

یادواره شهدا ، جانبازان ، آزادگان و رزمندگان

سلام خوش آمدید

رضا:

در اواخر جنگ در عقب نشینیها سر جاده نبوی در جاده دارخوین ایستاده بودیم حاج قاسم از روی سقف بیمارستان امام حسین ع دیده‌بانی می‌کرد و ما هم تطبیق را در یک تویوتا قرار داده بودیم و با کاتیوشا برایش آتش میفرستادیم در این حین یک هواپیمای ملخی پیسی ۷ عراقی آمد بالای سر ما یک تیر بار گرینوف از داخل ماشین برداشتم و به سمت هواپیما نشانه روی کردم در این لحظه آقای روح الله محمدی اومد کمر من را محکم گرفت و خم شدکه دست من روی کمرش قرار گیرد که بتوانم راحت  وبا دقت بزنم  ۴۰.  ۵۰ تا به سمت پی سی ۷ شلیک کردیم به نظرم یک گلوله به هواپیما خورد زیرا یک تکان به چپ و راست کرد و دور زد و رفت. البته راضی نیستم از این خاطره برداشت افغانی بودن اقا روح‌الله  را بکنید

۹بازدید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست . رنج چندین ساله زینب کبری علیها سلام از این قبیل است."

آخرین نظرات